فیلم مرگ استالین: پایان تلخ یک دیکتاتور و آغازی برای دیکتاتوری دیگر
مرگ استالین یک کمدی سیاه دیدنی است که در عین تلخ بودن میتواند شما را به قهقهه وادارد البته اگر به تاریخ و فیلم دیدن علاقه داشته باشید! اگر بخواهیم داستان فیلم را به صورت خلاصه بیان کنیم، باید بگوییم که جمله روی یکی از پوسترهای فیلم این کار را بهتر از ما انجام میدهد: everybody wants a piece ، همه یک تیکه (قطعه) میخوان!
از وضع سینمای خودمان که بگذریم، در طی سالهای اخیر فیلمهای کمدی در سینمای هالیوود خلاصه شدهاند در شوخیهای جنسی و غیراخلاقی! البته که همه آنها این ویژگی را ندارند و گاهی فیلمی مثل مرگ استالین سر و کلهاش پیدا میشود که در عین استفاده از کمترین شوخیهای 18+ میتواند مخاطب را بخنداند و البته برای او یک کلاس تاریخ شیرین هم بگذارد! کلاس تاریخی که به هیچوجه خستهکننده نیست و حتی مخاطبش را سرگرم هم میکند.
داستان فیلم از آنجایی شروع میشود که استالین سکته میکند و میمیرد، آنجاست که رقابت برای تصاحب جایگاهش آغاز میشود. کلیت داستان زیاد پیچیدگی خاصی ندارد و قرار نیست گرههایی داشته باشد یا شما را به شگفتی وادارد اما فیلم نامهاش پر است از جملههایی کنایهآمیز که باید مفهوم آنها را متوجه شوید! برای نمونه، زمانی که استالین سکته میکند، وزیرها و معاونهایش او را از روی زمین بلند میکنند تا پیکرش را در تخت خواب قرار دهند. در همین حین یکی از وزرای استالین میگوید:
– اون سنگینتر از چیزیه که فکرشو میکردم!
– تو فکر میکنی استالین سنگینه؟؟ (با لحنی خشن و طلبکارانه)
– نه، نه. این یک تعریف بود، طلا هم سنگینه!
این فیلم پر است از این جملههای کنایهآمیز و بیشتر اوقات طنز. اطرافیان استالین حتی زمانی که او سکته کرده است، از ترس این که نکند او دقیقا همان موقع به هوش بیاید جرات نمیکنند سخن نا به جایی بگویند و اگر هم چیزی از دهانشان در رفت مانند دیالوگهای بالا سعی میکنند آن را لاپوشانی کنند. این چند دیالوگ به تنهایی اوج دیکتاتوری استالین و ترس اطرافیانش را از رفتن به لیست مرگ او نشان میدهند. نمونه دیالوگی دیگر که باز هم به زیبایی حرفهای بسیاری در خود دارد را میتوان زمانی شنید که استالین روی تخت خوابش بیهوش افتاده. نیکیتا خروشچف (با بازی عالی استیو بوشمی) رهبر حزب مسکو میگوید:
-ما باید یک دکتر خبر کنیم!
و جوابی که میشنود واقعا شنیدنیست (!):
-اما دکترهای خوب یا کشته شدن یا توی زندانن!
از نظر داستان، فیلم در سطح قابل قبولی قرار دارد اما بهترین بخش فیلم را میتوان با اختلاف اندکی طراحی صحنه و لباسش دانست. این فیلم محصول مشترک انگلستان و فرانسه است و لوکیشنهای اصلی فیلم در انگلستان قرار دارد اما طراحی صحنه آنقدر استاندارد و عالی است که دقیقا حس بودن در روسیه سال 1953 به شما دست میدهد. مرگ استالین فیلمی رنگارنگ و چشمنواز است که از لحاظ بصری در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
فیلم در شروع فوقالعادهاش به زیبایی تمام اوج وحشت و دیکتاتوریای که در زمان استالین وجود داشته را در حدود 10 دقیقه به نمایش میگذارد. 10 دقیقهای که تماشایش هر کسی را متقاعد به دیکتاتور بودن استالین و یا فهمیدن این مساله میکند. بعد از این 10 دقیقه شروع دیوانهوار و عالی فیلم کمکم از سرعت خود میکاهد و یکی از مشکلاتی که گریبانگیر فیلم شده را به نمایش میگذارد، بله، فیلم گاهی اوقات میلنگد و باعث خسته شدن تماشاچی میشود مخصوصا کسانی که اطلاعات تاریخی زیادی ندارند. همانطور که گفتیم شروع فیلم بسیار عالی است، مخاطب را به هیجان وا میدارد و خندهدارترین و بهترین بخش فیلم هم هست اما همانطور که اشاره کردیم نمیتواند همان ضرباهنگ اولیه را حفظ کند و تا پایان پیش برود. البته شاید به دلیل این است که فیلم اصرار بسیاری بر پرداختن به جزئیات دارد، جزئیاتی موزیانه (!) و البته زیبا که هر کسی نمیتواند متوجه آنها شود. به همین دلیل است که ابتدای نقد گفتیم که برای دیدن این فیلم باید علاوه بر فیلم دیدن به تاریخ هم علاقه داشته باشید.
کارگردانی فیلم در سطح خوبی قرار دارد، بازیگران هم کار خود را به خوبی انجام میدهند اما نه به طرزی که بشود نامش را عالی و فوقالعاده گذاشت البته که در این میان استثنا هم وجود دارد و آن استثنا استیو بوشمی است. او با تجربه بالایش طبق معمول بازیای عالی و چشمنواز به نمایش میگذارد. کارگردان فیلم آرماندو یانوچی، هجویهساز سیاسی بریتانیایی است. کسی که هیچ تلاشی برای طبیعی کردن لهجه بازیگران فیلم نکرده است، به طرزی که ژوزف استالین در فیلم با لهجه غلیظ بریتانیایی صحبت میکند! نکتهای که خود طنز کار را به شدت بالا میبرد.
مرگ استالین به خوبی مقطعی از تاریخ روسیه را به تصویر میکشد اما میتواند مقطعی از تاریخ بسیاری از کشورهای دیگر هم باشد. استالین که در زمان قدرتش فردی به شدت مقتدر و ظالم بود، سکته میکند، در ادرار خود غوطهور شده و میمیرد. رقابت برای جانشینی او آغاز میشود و بقیه هم سعی میکنند صندلی او را به چنگ بیاورند غافل از اینکه همان سرنوشت انتظار آنها را میکشد. آغاز و پایان فیلم و لوکیشن آغاز و پایان فیلم یکی است که با دیدن فیلم خود متوجه دلیل آن میشوید، شروع یک دیکتاتوری، پایان آن و سپس شروع دیکتاتوری دیگر…
بدون دیدگاه